بازار خرید وفروش مو داغ شده است! اما چرا خبر «خریدوفروش مو» در جامعه ما، تاثیری تا این حد دردناک و نگران کننده میگذارد، مهمتر دلیل رونق این بازار، افزایش فقر در بین خانوادهها و بهویژه زنان و دختران خودسرپرست است
بازار خرید وفروش مو داغ شده است! اما چرا خبر «خریدوفروش مو» در جامعه ما، تاثیری تا این حد دردناک و نگران کننده میگذارد، مهمتر دلیل رونق این بازار، افزایش فقر در بین خانوادهها و بهویژه زنان و دختران خودسرپرست است. جامعهای که در آن شکاف اقتصادی به انحاء مختلف در حال عمیقتر شدن است، گاهی شاید آبرومندانهترین روش تهیه پول نان شب، فروش مو باشد!
جامعه شناس اجتماعی و استاد دانشگاه، در گفتگو با ما، این معضل را دو منظر مورد بررسی قرار داده است.منظر اول مربوط به فروشنده «مو» است. او میگوید: افزایش چنین خریدوفروشهایی، که این روزها هم شامل لوازم منزل میشود و هم شامل فروختن مو و انجام بزههای دیگر از سوی زنان و دختران، در بعد اول نشان از افزایش فقر مطلق در میان مردم است؛ اختلاف طبقاتی ناشی از معضلات اقتصادی در جامعه ما بسیار شدید شده است؛ خانواده یا زن و دختر در واقع برای تامین عادیترین و حتی کمترین نیاز خودشان، هیچ چاره دیگری ندارد. اگر زن یا دختری در خانوادهای کارش به فروش مو رسیده، به نظر من، هنوز چیزی از اخلاق و اصالت را در خود احساس میکند و قدم در راه بزههایی مانند مواد و تنفروشی نگذاشته است. افزایش شکاف طبقاتی و اقتصادی، موجب تحلیل رفتن طبقه متوسط ما شده. طبق نظریه لوید وارنر، انسانشناس و جامعهشناس آمریکایی، امروز جامعه ما فقط شامل دو طبقه میشود، طبقه بالا و طبقه فرودست.
طبقه متوسط (Middle class) به دلیل افزایش هزینه زندگی، در حال از بین رفتن و تبدیل شدن به طبقه فرودست است. طبعا خانوادههایی که از طبقه خود سقوط کردهاند، برای گذران زندگی، علاوه بر فروش لوازم خانه، از پتانسیل فرزندان خود هم استفاده میکنند و اگر دختر دارند، در بهترین شرایط مثلا موی او را میفروشند یا وادارش میکنند زود ازدواج کند و البته متاسفانه طبق پژوهشهای میدانی که ما انجام دادهایم، برخی خانوادهها، زنان و دختران خود را اجاره هم میدهند و از این طریق روزگار میگذرانند. ما این آمار را به نهادهای مختلف ارائه دادهایم، اما هنوز کسی به سراغ این نوع خانوادهها و حمایت از زنان و دختران نرفته و این شیوه درآمدزایی در حال گسترش است. برای همین است که من میگویم اگر زن یا دختری فعلا فقط موی خود را میفروشد، هنوز در وادی مشکلات اخلاقی سقوط نکرده است.
منظر دوم، بحث خریداران این موها هستند؛ که اغلب شامل طبقه بالا و اشراف میشوند؛ افرادی که برای آرایش و جلوه بیشتر حتی برای موی خود هزینههای میلیونی میکنند، دلیل این مسئله هم باز همان شیوع مادیگرایی و حسیگرایی است، منظور از حسیگرایی این است که ظاهر افراد ملاک داوری وقضاوت در مورد آنان شده است. مرد یا زنی از طبقه بالا، علاوه بر اینکه تلاش میکند در نوع مسکن، خودرو و پوشش، ثروت خود و تازه به دوران رسیدگیاش را به رخ بکشد، طبعا تلاش میکند در جمعهای خودشان، جلوه و ظاهر بهتری هم داشته و خودنمایی و فخر فروشی کند.
پس آیا آنچه چنین بازارهایی را رقم میزند، وجود تقاضا از سوی ثروتمندان جامعه است که تلاش میکنند به هر نحوی که شده ثروت خود را به نمایش بگذارند؟
دقیقا مسئله همین است، مدتی است جامعه ما درگیر «شئیزدگی» شده است، به این معنا که اشیا نشاندهنده منزلت فرد شدهاند نه معیارهای درونی و فردی و انسانی و حالا در ابعاد دیگر امتیازات معنوی. چون جامعه ما به سمت مادی و مصرف گرایی رفته، هیچکدام از این نمایشهای ثروت، عیب و غیراخلاقی به نظر نمیرسد و طبیعی شده است، حتی امروز در ازدواج جوانان، معیار انتخاب، میزان دارایی است و برای همین برخی پسران و دختران با افراد بسیار بزرگتر از خود ازدواج میکنند، چون طرف تمکن مالی دارد. متاسفانه شئیگرایی و حسیگرایی، چنان شایع شده که جایی برای اخلاقیات و معنویات نگذاشته است و البته سبک و شیوه کشورداری حاکمیت هم بر این معضل دامن میزند.