داستان این مقاله درباره مادران است و درسهایی که این معلمان همیشگی با گفتار و رفتارشان برای داشتن زندگی بهتر به ما میآموزند.
داستان این مقاله درباره مادران است و درسهایی که این معلمان همیشگی با گفتار و رفتارشان برای داشتن زندگی بهتر به ما میآموزند. همه چیز از آنجا شروع شد که بازفید از تمام دنبال کنندههایش خواست با بقیه در میان بگذارند چه درسی از مادرانشان آموختهاند که در زندگی بسیار به کار آنها آمده است و به قول معروف بعدها که بزرگتر شدند ارزش آن پند را درک کردهاند. مقالهای که خواهید خواند گزیدهایست از پاسخ آدمهای واقعی به این پرسش.
نه گفتن را یاد بگیر
از زمانیکه خیلی کوچک بودم مادرم بارها و بارها به من گوشزد میکرد که باید نه گفتن را یاد بگیرم وگرنه در طول زندگی برای برخی آدمهای سوءاستفادهگر بازیچهای بی ارزش خواهم بود. احساس میکنم هنوز این مهارت را کاملا یاد نگرفتهام، اما حالا یقین دارم که حق با مادرم است. از طرف کاربر _Bbpossum
زندگی عادلانه نیست
به نظر من هر کودکی دست کم یکبار در زندگیاش رو به مادرش خواهد کرد و خواهد گفت:"ولی این اصلا عادلانه نیست. " مادر من در این جور مواقع خیلی سریع پاسخ میداد:"زندگی عادلانه نیست. " وقتی کودک بودم و بخصوص در نوجوانی این پاسخ مادرم من را عصبی میکرد، اما هرچه بزرگتر شدم و تجربه بیشتری کسب کردم بیشتر به ارزش این گفته پی بردم. به نظرم خوب است که همیشه به یاد داشته باشیم که قرار نیست در زندگی همه چیز عادلانه تقسیم شود و هر کس به چیزی که استحقاقش را دارد برسد.از طرف کاربر _Harmonie۳۳۳
تو بسیار بسیار بسیار مهم هستی
مهمترین چیزی که من از مادرم برای همیشه خواهم داشت آنچیزی است که بیش از هر حرف دیگری برای من تکرارش میکرد. او همیشه به من میگفت:"همیشه به یاد داشته باش که تو به شدت مهم هستی و آدمهای زیادی به تو نیاز دارند. هرچیزی که هستی، تکتک بخشهای وجودِ تو زیبا و منحصر بفرد است. "از طرف کاربر _ilope۶۶۵۹