داستان های خوب می توانند ما را از جایی که هستیم دور کنند و به دنیایی ببرند که دوست داریم در آنجا باشیم.
معرفی رمانهای مشهور و جذاب از سراسر دنیا
داستان های خوب می توانند ما را از جایی که هستیم دور کنند و به دنیایی ببرند که دوست داریم در آنجا باشیم. زمانی که داستان و یا رمانی خوبی را مطالعه می کنیم که احساس خوبی به ما می دهد باعث می شود که دنیای ما تغییر کند و به دنیایی رنگی و جذاب و مطابق میل ما تبدیل شود. این روزها داستان های مختلف و زیادی هستند که می توانیم از آنها استفاده کنیم و لذت ببریم. ما می خواهیم چند داستان جذاب و خواندنی را به شما معرفی کنیم تا از آنها لذت ببرید.
1. دختر پرتقالی
دختر پرتقالی داستانی است بسیار جذاب و گیرا که توسط یوستین گردر نوشته شده است. گردر در سال 1952 در نروژ به دنیا آمده است و از همان کودکی علاقه زیادی به نویسندگی داشت.
داستان از آنجا شروع می شود که جورج که در چهار سالگی پدر خود را از دست داده بود و تنها او را درون ویدیو هایی که از او به جا مانده بود به یاد داشت اکنون قرار بود که با او ارتباط برقرار کند و باهم کتاب بنویسند. روزی مادر بزرگ جرج به همراه یک پاکت به خانه آنها می آید و می گوید که این نامه را پدر جرج برای او نوشته است.
پدر جرج در کودکی او تاکید کرده بود که هرگز ماشین قرمز رنگ جورج را دور نیندازند و از آن مراقبت کنند تا وقتی جرج بزرگ شد دوباره ماشین را به او بازگرداند. مادر بزرگ جرج با رفتن به انباری و جستجو درون این ماشین متوجه وجود یک نامه درون آن شد. جورج پرسید که آیا قبل از او کسی آن را نخوانده است. همه جواب منفی دادند و او به سمت اتاقش رفت و در را از داخل قفل کرد و شروع به خواندن کرد. در این نام پدرش از او خواسته بود که او و خاطراتش را از یاد نبرد و در ادامه برای او داستان دختری را روایت کرده بود که با اولین باری که او را دید عاشق شد. دخترک کاپشن نارنجی رنگی به تن داشت و یک پاکت بزرگ پرتقال در دست داشت. جلو رفتم و با دست اشتباهی به دخترک زدم و تمام پرتقال ها نقش زمین شد. دخترک با ناراحتی به پرتقالها نگاه کرد انگار که آن پرتقالها ارزش زیادی برای او داشت. تمام پرتقال ها را جمع کردم اما پاکت پرتقال ها پاره شده بود. دخترک با تعجب پرسید می توانم یک پرتقال بردارم با اینکه تمام پرتقال ها مال خودش بود. دختر یک پرتقال برداشت و از دید من محو شد.